2:

این روزها فکر و ذهنم همش درگیره....درگیر  یه تغییر اساسی...خداوند به هر انسانی عمری محدود داده...ما باید از این عمر نهایت استفاده رو کنیم چون وقتی زمان ما تموم بشه همه چیز از دستمون رفته...نهایتا اگه عمر طبیعی داشته باشیم قطعا زمان پیری حسرت جوونیمون رو.میخوریم...حسرت تک تک لحظاتی که با بی حوصلگی و بی هدفی سپری شد..لحظه هایی که میتونستن رنگی تر و مفید تر و زیباتر باشن...

بخاطرهمین میخوام تلاشم رو کنم برای تغییر...برای استفاده بهتر و هدفمند تر از این زمانی که خدا در اختیارم گذاشته..اینجوری یه جور تشکر و قدردانی هم از خدای بزرگم محسوب میشه برام...بخاطر همه ی نعماتی که بهم داده....میدونم خیلی چیزا رو باید توی خودم تغییر بدم و خیلی باید برای اونها تلاش کنم...ان شاءالله که موفق میشم..

اولین چیزی که باید روش کار کنم تایم خوابیدن و بیدار شدنم هست که واقعا بهم ریخته است و افتضاح...

در حال حاضر  متاسفانه ساعت بیدار شدن من در صبح بین ساعت ده تا دوازده متغیره...و این افتضاحه چون عملا صبح از دستت رفته و کل روز بهم ریخته میشه...صبحونه میره جای ناهار و ناهار میره برای عصر و...

 پس از فردا وارد اولین چالش میشیم...چالش صبح زود بیدار شدن...

 نتایج رو هر روز ان شاءالله این جا ثبت میکنم...به امید موفقیت در این چالش و آغاز چالشهای بیشتر...