.
عزیز دلم یک ماه و نیم دیگه تقریبا چهار سالت میشه... باورم نمیشه چهار ساله من مادر توام... روز به روز عزیز تر میشی برامون..
دیشب من سرم درد بود دراز کشیده بودم... پدرت توی آشپزخونه داشت مرغ و گوشت ها رو تکه و بسته بندی میکرد تو هم پیشش بودی... صدات رو شنیدم که بهش گفتی :بابا آروم مرغ ها رو تکه کن... بابات گفت:چرا پسرم؟ تو گفتی:چون مامانم داره استراحت میکنه..... اون لحظه تمام دردهام یادم رفت و قلبم از گرمای عشقت ذوب شد... به داشتنت افتخار میکنم پسر با محبتم.
10: ضربان قلب تو قشنگترین آهنگ زندگی منه...برچسب : نویسنده : newofme بازدید : 157