آخرین مطالب
امکانات وب
رسیدیم و حدود ساعت نه و نیم نوبت ما شد....سردرد و حالت تهوع و استرس شدید داشت دیوونه ام میکرد...من و بابات رفتیم توی اتاق سونوگرافی....به محض ورود و سلام علیک با دکتر من سرم گیج رفت و اگه بابات نبود و منو نگرفته بود می افتادم....دکتر گفت دراز بکش که من زدم زیر گریه....دکتر مبهوت از بابات پرسید جریان چیه؟بابات هم گفت دوبار سابقه سقط داشته و...
خلاصهدکتر کلی شوخی مسخره کرد و من با لرز خوابیم رو تخت و همینکه دکتر دستگاه رو گذاشت رو‌شکمم رو چشمم رو گرفتم و همینطور گریه میکردم.دکتر ساکت شد و شروع کرد به منشی مهربونش یه سری اطلاعات و عدد گفتن که اون توی گزارش بنویسه.یهو صدای قلب تو از مانیتور پخش شد...من اون موقع بود که دستان رو رو‌چشمم برداشتم و به دکتر گفتم این صدای قلبشه؟؟؟؟!!!!!
دکترهم به شوخی گفت نه بابا قلب کجا بود؟صدای قطار بود همینجا رد شد و همین باعث شد بخندیم و خلاصه کلی شوخی با من و بابات مرد که روحیمون بهتر شد.وقتی دکتر داشت بررسی می کرد وضعیت تو رو بابات اشک تو چشمش جمع شده بود و با ذوق نکات میکرد...بعد به من لبخند می زد و من قوت می گرفتم....دکتر گفت همه چیز خوبه و جای نگرانی نیست انشالله.
بلندکه شدم دوباره تلو تلو میخوردم که منشیش اومد بهم شکلات داد تا حالم بهتر بشه و من ازش تشکر کردم و گفتم این خوشمزه ترین شکلات زندگیمه....
بماندکه خاله هات و زن دایی داشتن بال در می آوردن از خوشحالی و همشون گریه کردن....مامانم پشت تلفن گریه کرد....بابات شام همه رو به صرف فست فود دعوت کرد و همه خانواده خوشحال بودن....
منو بابات امید تازه ای گرفتیم... انشالله که یه روز توی زندگیت همون موقعی که دوست داری این حس رو تجربه کنی در کنار عشقت...
شنیدن صدای قلبت برامون شبیه معجزه است....خیلی حس قشنگی...
خدایاهزاران هزار بار ازت ممنونم...خدایا هزاران بار شکرت میکنم که نعمتت رو از ما دریغ نکردی...امیدوارم لایق محبتهات باشم...
انشالله دامن همه ی منتظرا سبز بشه....الهی آمین
10: ضربان قلب تو قشنگترین آهنگ زندگی منه...برچسب : نویسنده : newofme بازدید : 236